خود من
چند وقیتیست که می خواهم خودداری کنم از اینکه خودم باشم. این طور دیگر لازم نیست مرتب به خودم دقت کنم تا بتوانم ادای آن را در آورم. اصلا می خواهم استعفا بدهم از این خود. بروم یک خود بهتر گیر بیاورم. از اینها که تاییدیه و گارانتی هم دارند. خود فعلیم به شدت هرزه شده. مثلا همین دیشب خودم خیلی دیر آمد خانه. ساعتها برایش بیدار نشستم تا برسد. اگر چه به من چیزی نگفت، اما میدانم دوباره با یکی از آن روحههای دوره گرد قرار داشته. باید کار را یکسره کرد. اگر نتوانستم خودم را بیرون کنم، خودم می گذارم و می روم.
لطفا کاتالوگ هم داشته باشد.
به جای اینکه بیای در جمع کثیری از دوستان دوران مدرسه، می ری با ارواح سرگردان سر می کنی؟ فکر کنم بهتر باشه خودتو به یه تعمیرگاه مجاز از نوع غیر کلاهبردار معرفی کنی. گفتم غیر کلاهبردار، چون ممکنه همین دو سه تا قطعه سالمت رو هم با قطعات بنجل عوض کنن.